۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

ظرفیتی که به بزرگترین سرمایه اجتماعی ما امروز بدل شده است.

بزرگترین سرمایه ما در اجرای کامل جنبش نافرمانی مدنی ، شبکه عظیم اجتماعی است که قادر شد در سال 1388 میلیونها نفراز هم وطنانمان را در تهران وتمامی مراکز استان وسایر شهرهای بزرگ کشورمان ، عایه دستگاه متوهم وجنایتکار وسرکوبگر ودزد حاکم برکشور،  بسیج وراهبری نماید. این شبکه عظیم کاملا دست نخورده به حیات خود ادامه داده،  و تجربه سه سال گذشته را نیز در کارنامه خود دارد.
وظیفه این شبکه عظیم اجتماعی ما امروز چیست؟
 جنبش عظیم اجتماعی ما در سال 1391 با جنبش آزادیخواهی 1388ونیز جنبش 1378و...اگرچه همه در یک راستا وکمال یافته هم می باشند؛ یک تفاوت اساسی دارد ، وآنهم  حضور لایه های محروم تر جامعه است، در جنبش 1391؛ یعنی امروز مخاطب جنبش ما طبقات محروم جامعه هستند، وما لازم است بطور کوتاه ومختصر این طبقات را از نظر جامعه شناختی وروانشناختی مورد بررسی قرار دهیم؛
در ابتدا لازم است مشخص نمائیم که منظور از طبقات محروم: 1-کارگران2-کشاورزان وکارکران کشاورز 3-کارگران ساختمانی4-کشاورزانی که بلحاظ سوءمدیریت حاکم مجبور به ترک خانه وروستای خود شده اند وامروز  در حاشیه های شهرهای بزرگ مجبور به زندگی توام با محرومیت کامل وحقارت انسانی و...شده اند.و...می باشند.
متاسفانه هیچ یک از اقشار طبقات محروم جامعه ما از نظام صنفی وسیاسی برخودار نیستند ویا میل به نظام ویا سازمان یافتگی  ندارند.وانچه را که هست ابزارهای سرکوبی است که حکومت تلاش دارد از آنها بعنوان انجمن های صنفی ویا سیاسی استفاده نماید. 
این طبقات بر عکس اقشار حاکم بر کشور بیشترین آسیب را از سوء مدیریت حاکم برده ومی برد؛ وآینه شفاف وروشنی است ، که می توان مدیریت حاکم را در آن دید!
بی سازمانی وبی نظمی در قدرت حاکم کاملا به این طبقه سرایت دارد.
 اقشار اجتماعی این طبقات؛ محرومیت کامل اقتصادی دارند! وبه تبع آن بلحاظ فرهنگی وسیاسی هم در جایگاه فقر ومحرومیت قرار دارند؛ ونظام حاکم هم با استفاده ازتجربه انقلاب 57 و با ترفند های مختلف در بازی کردن با این اقشار عمل می نمایند .
 وچون نظام حاکم هم یک نظام کامل کاستی نمی باشد ومعمولا دربین همین اقشار یک یا دونفری پیدا می شوند که ازطریق قاچاق وورشوه دادن وغبره بتوانند خودرااز طبقه خودخارج وبه جرگه طبقات متوسط ویا حاکم بکشانند ، که این یکی از آموزههای حاکمیت است، به این طبقات ؛ که تنها راه خروج افراد ازفقر ومحرومیت تاسی به این بی اخلاقی های رایج می باشد، وروزنه های امیدی که برای این طبقات ضعیف ایجاد کرده اند دو راه است 1-مزدور حاکمیت شدن در سازمانهای بسیج و...ووسیله سرکوب طبقه متوسط جامعه گردیدند.(این تنها می تواند قشر خیلی کوچکی از این طبقات را پوشش دهند واین راه هم برای آنها همیشگی ودائمی نبوده و نمی باشد).2-.با استفاده از همین بی اخلاقی های رایج است, که گروه اندکی از آنها چشم به مال اندوزی وکسب ثروت از راه نامشروع دارند.
 البته در این مقال بررسی ما غالب طبقه محروم جامعه است که بیش از 99در صد جمعیت آنهارا تشکیل می دهند ؛ واین طبقات هم فعلابهیچ عنوان دغدغه دموکراسی وآزادیخواهی و..را ندارند ومشکل آنها نان ومسکن است.
 یعنی طبقات محروم با طبقات متوسط درخیلی موارد باهم هماهنگی وهمخوانی ندارند.
وطبقه محروم هم زمانی معترض به حاکمیت خواهند شد که1- به محرومیت خود عالم بشوند.2- محرومیت خود را ناشی از سیاست های اقتصادی حاکمیت بدانند .
بنابراین وظیفه امروز شبکه اجتماعی درکشورمان با آنچه را که در سال 88عمل نمود، متفاوت است ؛ چون نیازهای مقطعی متفاوت است؛ آنچه را که برای طبقه متوسط  در اولویت است،  برای طبقات محروم در اولویت نیست ومی بایست در ابتدا جلسات توجیهی داشته باشیم ودرثانی شعار ها متفاوت باشد،
امروز شعارها نباید از مطالبات اقتصادی فراتر رود ؛ وبااین روش حتی قادر خواهیم بود،  خانواده های پلیس ونظامی ها را هم با خود داشته باشیم.
وبطور خلاصه ما زمانی موفق هستیم که با طبقات محروم هماهنگ شویم وانها را از چنگال ظلم وستم جنایتکاران حاکم نجات دهیم.وراه نجات خودرا در نجات آنها بیائیم.
جهت تذکر  چند نکته ایمنی را هم مد نظر داشته باشیم.
از تلفن های ثابت بهیچ عنوان استفاده نکنیم .تا سر حد ممکن از روش های سنتی  وحضورفیزیکی استفاد کنیم .راهکار های بعمل امده جهت اطلاع رسانی "تحریم خرید شیر ونان در 3و4و5تیرماه" بسیار عالی بود.  چون تقریبا تمامی مردم از تحرم مطلع شدند.

هیچ نظری موجود نیست: