۱۳۹۰ اسفند ۱۰, چهارشنبه

چرا نظام ولایت فقیه خودرا ج....می دهد برای رای مردم؟

در نظام های جمهوری ؛ اعمال مستمر حاکمیت مردم تنها در مجلس قانون گذاری (که یکی از سه قوه حاکم  است) صورت می گیرد؛ واگر این حضور مردم بدلیلی از بین برود، ویا مخدوش شود؛  عنوان جمهوری دادن به این نظام بی معنی است !  دستگاه قانونگذاری در نظامهای جمهوری  خواستگاه نظر هاو افکار وسلائق وایده ها وبرنامه های مردم است که توسط احزاب ونمایندگان منتخبشان تحت لوایح وطرحها جهت مدیریت بهتر سیاسی وقضائی واقتصادی کشوراعلام ودفاع خواهد شد. وپس از به  تعادل رسیدن  برنامه ها وایدهای ارائه شده و..که مورد نیاز  جامعه باشد؛  پیشنهادهای مقبول نمایندگان  به تصویب خواهد رسید وعمل تقنین صورت می گیرد ؛ وبا این ترتیب مردم خودرا صاحب کشور دانسته ؛ وبدین ترتیب است که در نظام های جمهوری برهر شخص وشهروند لازم است که برای حضور مستمر در حاکمیت در انتخابات شرکت نمایند.وشخص خاصی متولی کشور نخواهد بود ، که تمام اراده ها وآراء مردم را به خود مرتبط می داند ؛ ومی بینیم که مجبور می گردد،  برای حفظ خود،  نیاز به دستگاه حراست ونیروهای گاردو اطلاعات وامنیت ودر نهایت سرکوب گر و شکنجه گر و شکستن قلمها داشته باشد!....
ابتدا باید باین پرسش ها پاسخ دهیم که آیا این نظام جمهوری است ؟ 
آیا مردم می توانند نمایندگان خودرا به مجلس بفرستند ؟
آیا آزادی قلم ومطبوعات واحزاب واصناف و..وجود دارد؟
علت وجودی ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی چیست ؟ نهادی  که توجیه  قانونی آن برای نظارت فقیه بر امورات کشور در قانون تاسیس شد؛ ولی عملا دستگاه عریض وطویلی شده که چند برابر دولت حجیم است وبودجه می خواهد واختیارات نامحدود وخداگونه دارد! آیا با وجود این دستگاه می توان حاکمیتی برای مردم قائل شد ؟
 مزدوران ولایت فقیه که در همه مکانها وزمانهاپرسه می زنند؛ وبی رحمانه برای نابودی هر مخالف ومنتقد تلاش می کنند؛!وتا امروز دستشان به خون هزاران نفر از فرزندان این آب وخاک آغشته است ! وبا این حساب  خود را عملا صاحب کشور میدانند ! منشا قانونی دارند؟ وعلت وجودی آنها چیست؟
مافیاهای قدرت وجنایتکاران که هم در سایه ولایت فقیه هستند! وهم ولایت فقیه در سایه آنها ! وعملا قدرت سیاسی واقتصادی وقضائی کشور در دست آنها می باشد! در کدام قانون تعریف شده اند؛ویا جایگاه قانونی آنها در قانون اساسی کجاست؟
با این تفاسیر سوالی که برای همه پیش می آید این است که چرا نظام مردم را دعوت به رای دادن می کند ؟ نیاز نظام به رای ملت چیست؟آیا قدرت خودرا ناشی از اراده مردم می داند؟آیا تلاش دارد شرایط بالا را باز تولید کند؟مطمئنا پاسخ بظاهرمنفی است! پس تلاش نظام برای چیست؟
آیا قصد دارد وجاهت جهانی ویا منطقه ای خود را بالا ببرد؟آیا برای نظر جهانیان احترامی قائل است؟پاسخ این هم بظاهر منفی است!چرا بظاهر منفی ؟ چون این نظام هیچگاه خودرا بر خواسته از مردم نمی داند والا خودرا برای رفراندوم که جز موارد خواست مردم است اعلام می کرد ؛ ونیز آرمانهای مردم با نظام هزاران سال فاصله داردمردم دمکراسی قرن 21 را می خواهند ونظام برده داری 2000سال قبل را ! ودر شرایط فعلی هم بلحاظ روانی قدرت خود را بسیار متزلزل می داند! واز نظر هویت هم در داخل بحران دارد وهم در خارج !وحضور مردم را علاوه برتثبیت خود برای هویت بخشیدن به کل نظامش ضرور می داند.واساسا این نظام از ابتدا در بن بست بوده ، وامروز هم حصار را بر خود تنگ تر می بیند!وهیچ راه فراری را هم برای خود نمی یابد!!
با این ترتیب باین نتیجه می رسیم که به آن اندازه که ماهی به آب احتیاج دارد، نظام هم به رای ما!...پس باید بهترین تصمیم را بگیریم ؛ که آنهم ندادن تائید بررفع بحران از این نظام اراذل واوباش حاکم است ، وباید بلحاظ روانی آنها را مجاب به تسلیم در برابر مردم وواگذاری قدرت به مردم نمائیم.آنهم با سکوت وخانه نشینی در روز جمعه !!

هیچ نظری موجود نیست: